چگونه نویسنده شویم

http://www.partaghalam.ir

چگونه نویسنده شویم؟

تقلید یکی از بهترین راه‌ها برای آغاز نوشتن است.

این اشتباه مهلکی است که توقع داشته باشیم از روز اولِ نویسندگی به سبک منحصربه‌فرد خودمان برسیم. نویسندۀ مشتاق، در ابتدا یک کپی­‌کار خوب است. این قانون مهارت‌آموزی در هنر است؛ از نویسندگی گرفته تا موسیقی و نقاشی.

آن‌ها که هرگز نمی‌خواهند کپی‌برداری کنند، هرگز اثری خلق نخواهند کرد.

-سالوادور دالی

از آن‌چه دوست دارید تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید. در پایان هر تقلید، خودتان را پیدا می‌کنید.

-یوجی یاماتو

از قدیم همیشه از روی کتاب‌ها رونویسی می‌کرده‌ام و باعث می‌شده مطالب را بهتر بفهمم.

-محمدرضا شعبانعلی

در حین کار، گاهی حس می‌کنید به بن‌بست رسیده‌اید یا نیروی کافی برای ادامۀ نوشتن ندارید. ورزش باعث می‌شود اکسیژن لازم جذب مغز شود و کارکرد آن بیشتر شود. گاهی فکر کردن زیاد باعث سرکوب خلاقیت می‌شود. در حالی که مغز نیاز به انرژی و استراحت دارد. وقتی قدم می‌زنید، رنگ خانه‌ها، گل‌ها و شکل ابرها را می‌بینید. در خیابان علائم و چیزهایی را می‌بینید که در حالت عادی به آن‌­ها‌ هیچ توجهی نمی‌کرده‌اید. حتی پنجره‌­ها و پرده‌ها هم می‌توانند الهام‌بخش باشند.

هر چه دامنۀ واژگان گسترده‌تری داشته باشیم درک و شعور ما از عالم بیشتر می‌شود.

دقت در جزئیات و تفاوت واژه‌ها نکتۀ مهمی است که نمی­‌توانیم از زیر بار آن فرار کنیم، آیا تفاوت «است» و «هست» را می‌دانید؟ سعید عقیقی نویسنده و منتقد مطرح سینما، تفاوت «است» و «هست» را این­گونه بیان کرده:

"میان است و هست تفاوت بسیار است. به بیان ساده: آن چه هست، هست، یعنی هستی دارد. اما آن­ چه است، هستی‌اش تمام نیست و شاید که نباشد. می­‌گوییم هوا سرد است و نمی­‌گوییم هوا سرد هست. هستی ذاتی‌­ست و استی عرضی. وقتی هستی یعنی از بود و است و خواهد بود، از دستور زبان و دستور زمان، گذشته­‌ای. دیگر هستی. دگران روند و آیند و تو هم‌چنان که هستی".

برای بهتر شناختن واژه‌ها به تفاوت کلمات عینی و ذهنی (+) توجه کنید.

کلمات عینی کلماتی هستند که اغلب انسان‌ها تصور یکسانی دربارۀ آن‌ها دارند: مثل گوجه، کتاب، صندلی اما دربارۀ کلمات ذهنی بر خلاف کلمات عینی، برداشت‌های مختلفی وجود دارد، و در ذهن هر کسی تصویر متفاوتی شکل می‌دهند. مثل: عدالت، عشق، شادی و

یکی از راه‌های خوب برای بازی با کلمات بهره‌گیری از نقشه‌های ذهنی است. یک کلمه ‌را در مرکز صفحه بنویسید و حالا فکر کنید آن کلمه منفجر شده و کلمات دیگری از دل آن بیرون آمده‌اند و در حال پخش شدن در جای‌جای صفحه هستند. تمام کلماتی که به ذهنتان تداعی می‌شوند را بنویسید.

با کلمات نقاشی بکشید.

چیزی را انتخاب کرده و دقیق نگاهش کنید.اینکه چه چیزی را انتخاب می­‌کنید به علاقۀ خودتان بستگی دارد. می­‌تواند سیب، درخت، صندوق صدقات یا گوشی موبایلتان باشد. بعداً می‌توانید چیزهایی مثل یک خانه یا خیابان و ماشین را انتخاب کنید.چند دقیقه با جدیت به موضوعی که انتخاب کرده‌اید خیره شوید مثل آنکه بخواهید تصویری از آن بکشید. حالا آن را با کلماتتان تصویر کنید. تا جای ممکن از کلمات عینی استفاده کنید.

قانون معروف نوشتن این است: نگو، نشان بده!

مثال:

به جای: هوا خیلی ناجور بود.

بنویسید: یک هفته هر روز باران می‌بارید.

اگر شوق یادگیری نویسندگی تمام وجودمان را گرفته باشد، احتمالاً یکی از اولین فکرهایی که به ذهنمان می‌رسد حضور در کلاس­‌ها و کارگاه‌­های نویسندگی است.

بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان علاوه بر تدریس، کتاب‌هایی را هم در این زمینه تحریر کرده‌اند که از جملۀ آن‌ها می‌توان به کتاب نامه‌هایی به یک نویسندۀ جوان اشاره کرد که توسط نویسندۀ نوبلیست ماریو بارگاس یوسا نوشته شده. همین‌طور استیون کینگ هم در کتابی که در ایران با عنوان از نوشتن ترجمه شده، سعی در انتقال تجربیات نویسندگی خودش داشته است.

کتاب‌های انگیزشی نوشتن:

ما این کتاب‌ها را به این دلیل کتاب‌های انگیزشی نویسندگی نام‌گذاری کردیم چون حاوی تکنیک‌ها و اصول نویسندگی نیستند، بلکه به مسیر روحی نویسنده‌ و موانع خلاقیت او اشاره دارند.

بنویس تا اتفاق بیفتدهنریت کلاسر ترجمۀ محمد گذرآبادی نشر رسا

حق نوشتنجولیا کامرون ترجمۀ سیمین موحد نشر هیرمند

جادوی بزرگالیزابت گیلبرت ترجمۀ مهرداد بازیاری نشر کتابسرای تندیس

بدون حضور در کلاس و خواندن کتاب‌های آموزشی هم می‌توان نوشتن را آموخت، اما به نظر می‌رسد با حضور در کلاس‌های نویسندگی و مطالعۀ کتاب‌های تخصصی می­‌توان با سرعت بسیار بیشتری چیزهایی آموخت که در صورت عدم حضور در کلاس ممکن است پس از صرف هزینه‌ها و آزمون و خطاهای بسیار به آن‌ها دست بیابیم.

حضور در کلاس‌های نویسندگی باعث می‌شود تا ما نوشتن را جدی­‌تر بگیریم و با تعهد بیشتری به نویسندگی پایبند باشیم. همچنین حضور در کلاس نویسندگی باعث می‌شود تا با افرادی هم‌کلاسی بشویم که مثل ما سودای نویسندگی را در سر می‌‌پرورانند و شکل‌گیری دوستی‌های این­‌چنینی می‌تواند مسیر تسلط ما به مهارت نویسندگی را هموارتر کند.همین‌طور کلاس‌ها و کارگاه­‌های نویسندگی باعث می‌شوند با راهنمایی مدرس کلاس با منابع روز آموزش نویسندگی و آثار نویسندگان مهم آشنا شویم.